تو شاهد بودی اون روزا یه ترسی توی چشمام بود میدونستم تموم میشه برام خوشبختی خیلی زود تو شاهد بودی اون روزا ، یه چیزی خنده هام.کم داشت یه شکی تو وجودم بود که غم توی دلم میذاشت هراسون بودم از روز جدایی، آخرم اومد من از هرچی بدم اومد ، سرم اومد اگه مثل تو بی وقفه نخندیدم اگه هیچ روزی از فردا نپرسیدم اگه مثل تو از آینده ترسیدم اگه از زندگی هیچ چی نفهمیدم
جمله ی آخرین تو مونده تو خاطرم هنوز جمله ی آخرین تو مونده تو خاطرم هنوز قسمت نبود با هم باشیم اینو خودت گفتی یه روز سوزوندی احساس منو به پای تقدیر خودت خوب میدونم باید بری نبود تقصیر خودت خوب میدونم باید بری نبود تقصیر خودت چه فرقی بعد تو جهنمم یا که بهشت کیه که باور بکنه قصد تو تقدیرو نوشت بهونه ی قشنگی بود دلیل ترک دست من چه فرقی داره بعد تو مردن من شکست من سوگلی ترانه هام نگذری از خاطره هام شاید اگه خدا بخواد بمونی توی لحظه هام بیا مثل گذشته ها دست منو رها نکن نگذری از حرف دلت دوباره اشتباه نکن نگذری از حرف دلت دوباره اشتباه نکن
با همه میخندی حتی باشی تو جمع تا منو میبینی اخمات میره رو هم باشه اشکالی نداره من عادت کردم با تو خوب بودم و گفتی که باهات بد کردم دیگه یواش یواش ازم سراغی نمی گیری دای یواش یواش از منم فاصله می گیری خداشاهده که بعد من هرکی که میاد حتی یه درصد م تورو واسه خودت نمیخواد اگه روت حساس بودم ، چون دوست داشتم به تو دردمو می گفتم ، چون دوست داشتم اگه میدیدی یه وقتی سریع از کوره در میرم آخه پشت سرت هر جا چیزای بدی می شنیدم تو همه بازیایی که تو دادی به تو باختم ضربه ی سختی زدی بهم اما باز سوختمو ساختم اگه می دیدی که هر از گاه سریع از کوره در میرم آخه پشت سرت هر جا چیزای بدی می شنیدم
ترس نبودن کنار تو انگار مثل یه سایه باهامه اگه تو این روزا با من سردی، همه تقصیر کارامه تا به تو گفتم عاشقتم تا به تو گفتم عمر منی داری هر کاری می کنی تا ،قید منو بزنی همیشه آخر عشقا، تا که دنیا بوده دنیا میمونه با سرنوشتش یه نفر همیشه تنها شاید تقصیر خود من بود که تنها موندم اینقده محو تو بودم از خودم جا موندم از همون اولشم آخرشو میدیم تو یه کاهی بیش نبودی، من ازت کوه ساختم